محمد طه جونممحمد طه جونم، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

سرباز کوچک امام زمان

درد ودل حضرت محسن علیه السلام وحضرت علی اصغر علیه السلام

         بیا تا درد و دل کنیم گریه کنیم ز غصه ها من از مدینه میگم و تو ماجرای کربلا درشب بی کسی ما ستاره تا سحر نزد برا کمک به مادرم حتی پرنده پر نزد بابام علی کاری نکرد غریبونه یه جا نشست یه نانجیب به در زد و پهلوی مادرُ شکست تا آخرین نفس مادرا ز حمایت از ولی می کرد هزارتا محسن اگه داشت فدایی علی می کرد از آتیش درخونه شدم با مادرم کباب اما کسی به تو نداد تو کربلا یه قطره آب من پشت در با مادرم موندم به زیر دست وپا تو پیش چشم مادرت رفتی به روی نیزه ها تو مادرت تو خیمه ها من مادرم به پشت در مادر تو چشم به راه، مادر من شکسته پر ماهی تشنه داداش لباتو برهم میزنی با خنده عاشقونه آتیش به عالم میزن...
17 آبان 1392

پارک

  سلام وصد سلام به گلهای مامان وبابا به به میبینم که پارک رفتین داداشی هم که عاشق قلعه بادی داداش محمد طاها هم اومده بالا پش داداشی عجله نکن گلم شما هم انشاالله بزرگ میشی اقامیشی میری بازی قربونتون برم انشاالله همیشه سرحال وشاد باشید به خدای مهربون میسپارمتون یاعلی   ...
9 آبان 1392
1